میدونستین حس نوستالژی (که این روزا با دیدن عکسای کتاب فارسی اول دبستان و نوار کاست خیلی گل میکنه) اولش یه بیماری بوده؟ 😀 ۳۰۰ سال پیش یه دکتر سوئیسی دو تا مریض داشت، یه دانشجو و یه خدمتکار که حال وخیمی داشتن. پزشک هر دو رو پیش خونوادههاشون فرستاد و در کمال تعجب حالشون خوب شد. واژهی نوستالژی رو همین پزشک واسه اولین بار بهکار برد، بهعنوان نوعی بیماری ناشی از دلتنگی زادگاه که کمکم تبدیل شد به حس عجیب وقایع گذشته. منظورم این نیست که ماها خیلی مریضیم 😄 اتفاقا الان ثابت شده که نوستالژی بیماری نیست و احساسات خوبی مثل «امید به زندگی» رو تقویت میکنه؛ فقط میخواستم بگم بعضی غذاها هم این حسو دارن. مثلا این دمی گوجه رو میبینین؟ مادربزرگ من زیاد درست میکرد، حالا من هرجا دمی گوجه ببینم حس نوستالژی روزای قدیمی تو خونهی مادربزرگ رو میگیرم.
الان یاد آهنگ خونهی مادربزرگه افتادی؟ حق داری منم حس هاپوکومار گرفتم. 😅
واسه تو کدوم غذا حس نوستالژی داره؟ 🙂
دستور تهیه دمی گوجه رو پایین آوردم براتون اگه دوست داشتین میتونین ویدیوش رو هم از پیج اینستاگرام ببینین. البته پیشنهاد میکنم قبل از اینکه روی لینک بزنین و وارد پیج بشین، حتما یه سری به کته، ریزوتو و تهچین مرغ هم بزنین. کته و تهچین رو که آشنایین، ولی ریزوتو یه روش ایتالیایی واسه پخت برنجه و خیلی جالب و خوشمزهس. البته من ریزوتو رو بهحالت لقمهای آماده کردم که به درد جشن و پارتی بخوره ولی شما میتونین قابلمهای هم درستش کنین. امیدوارم لذت ببرین.
“اگه واقعا میخوای با کسی دوست بشی، به خونهش برو و باهاش غذا بخور. کسی که غذاشو بهت بده، قلبشو بهت میده.”
غذا چیه؟ لذت چشیدن؟ رفع گرسنگی؟ من فکر میکنم مفهوم غذا خیلی بیشتر از اینهاست. وقتی بخشی از غذاتو به کودک فقیر میدی، غذا یعنی فداکاری؛ وقتی آخر روز، خسته به خونهت برمیگردی و به همسرت تو درست کردن شام کمک میکنی، غذا یعنی عشق؛ و البته گاهی هم ظرفها رو میشوری که در اینصورت، غذا یعنی مسئولیت!
غذا اون چیزیه که ما رو به هم پیوند میده، تو هم اگه دوست داری عضو یک گروه باشی که توش حالت خوب باشه، به بقیه عشق بورزی، خودت انسان بهتری بشی و از زندگی لذت ببری یه سر به استودیوی مزهاویو بزن. آدرس وبسایت و آیدی شبکههای اجتماعی همین نزدیکه، ما اینجا منتظرت هستیم 🙂